اولین بهار زندگی بهار زندگی ام
سلام زیباترین عیدی خداوند
امسال اولین حضورت را در زندگی خود تجربه کردم
عیدت مبارک نفسم
امسال برای اولین بار با هم عید را جشن گرفتیم با هم سر سفره
هفت سین نشستیم وبا هم دعا کردیم
صبح زود بیدار شدی لباس نو پوشیدی وسر سفره بودی که سال نو
تحویل شد
ومن کلی بوسیدمت وخدا رو شکر کردم که تو را به من داد
بعدش لباس پلو خوری ات رو پوشیدی ورفتیم دیدن اقای باباییت
امسال به علت اینکه مادر جون بی وفایی کردن وما رو تنها گذاشته
وبه مسافرت رفتن ما هم خانه ایشان نرفتیم
البته خاله هات ودایی هات هم نبودن خلاصه خیلی تنها بودیم
اما همین که تو بودی یه دنیا ارزش داشت
اینم از عکسهای نفسم
این اولین سفره هفت سینی است که به افتخار تو درست کردم
آترین بر سر سفره هفت سین
آترین در حال دستبرد به شکلات
و اینم عکسای آترین با لباس عید
اینم باز آترین با یه لباس دیگه