آترین در کییییییش
سلام وروجک
امسال یعنی دقیقا در تاریخ پنجم بهمن من و تو وبابایی
رفتیم کیش این اولین سفرت بود عزیزم
خیلی خوب بود گلم اولین باری بود که همسفرمون شده بودی
اولش که سوار هواپیما شدیم کلی استرس داشتم
همش میترسیدم چون اولین باری بود که سوار هواپیما
میشدی مرتب لپاتو تکون میدادم که ببینم چه
عکس العملی داری تا اینکه بالاخره به اونجا رسیدیم
هوا معتدل بود اما مامان میترسید که از داخل پتو درت
بیاره اخه تا اون موقع در معرض هوای بیرون نبودی
بعدش یواش یواش از پتو اومدی بیرون
ولی ناگفته نماند کلی اذیتمون کردی
اولش با خوشحالی وخنده رویی بیرون میرفتی بعدش
با اخم وگریه برمیگشتی
ما که کالسکتو نبرده بودیم مجبور شدیم واست کالسکه
کرایه کنیم
بعدش هر جا که میبردیمت صد نفر دورت جمع میشدن
وذوقت میکردن تو هم بهشون میخندیدی
یه بارم دستتو تو نسکافه داغ باباییت کردی
خوشبختانه اتفاقی نیفتاد فقط گریه کردی
کلی هم لباس های رنگارنگ واست خریدیم یه لباس باله هم
واست خریدیم
فکر کنم کلی بهت خوش گذشت آخرش هم در تاریخ هشتم بهمن
برگشتیم و اولین مسافرت دلبندم به پایان رسید.........
اینم عکسای نازت البته در ادامه مطلب
اول از همه نمایی از اولین بلیط آترین جونم
آترین وباباجونش
آترین ومامان جونش
آترین در کالسکه اجاره ای
آترین اخمو در لابه لای پتو در کنار ساحل(سردش شده)
و در آخر زیبا ترین هدیه خدا..........