واکسن
سلام عسل مامانی
دیروز یعنی برابر با چهاردهم دی باید واکسن مرحله
دومت رو میزدی
برای همین هم بعد از اینکه تیپ زدی با باباییت بردیمت
بهداشت
اونجا نی نی های همسن خودت زیاد بودن
که همگی واسه واکسن اومده بودن
ما هم کلی نشستیم تا نوبتت شد
بعد خانمه واست دوتا آمپول تو دو تا رونت زد
ودو تا قطره هم تو دهنت ریخت
الهی قربونت برم از همه صبور تر بودی
مامانی واست هلاک شد من که نتونستم پاتو بگیرم
بابا جون اینکارو کرد البته باباییت هم کلی ناراحت شد
اما وقتی امدیم خانه اول خوابیدی
بعد از یکی دو ساعت تازه دردت شروع شد
اصلا نمیشد به پات دست بزنی جیغت بالا میرفت
انقدر با سوز گریه میکردی و اقا اقا میگفتی که
اشک تو چشمای همه جمع میشد
خلاصه کلی واست حوله گرم کردم ورو پات گذاشتم
والبته کلی هم نازت کردم عروسک مامانی
الان خدا رو شکر بهتری و بعد از کلی لبخند رو لبای
نازت نقش بسته