آترین واولین عاشورا
سلام مامانی امسال اولین محرمت بود عسلم وما هم تو رو سبز پوش کردیم عکسهای زیباتم میذارم گلم امروز خیلی بد اخلاقی کردی آنقدر گریه کردی که با باباجونت بردیمت درمانگاه اما بین راه یه هو من واست نذر کردم که هر عاشورا واست شربت بدیم وتو هم از برکت امام حسین(ع) خوب شدی وما هم بدون اینکه بریم دکتر برگشتیم خونه وحالا هم تو معصومانه خوابیدی ...
نویسنده :
مامانی زهرا
22:24
یک ماهگیت مبارک
سلام هستی مامان امروز یکی از بهترین روز های پاییزه....... میدونین چرا؟ چون یک ماه پیش خدا جون یه فرشته کوچولو بهمون هدیه کردکه اسمش آترینه ایشالله صد ساله شی مامان جون یک ماهگیت مبارک این متن زیبا رو امروز دختر خاله ات غزل جون واست اس ام اس کرده بود آنقدر تح...
نویسنده :
مامانی زهرا
22:59
درگیری های مامانی وآترین
سلام وروجک مامان الهی قربونت بشم ببخشید چند وقته نتونستم واسه عزیز دلم مطلب بذارم همش تقصیر خودته مامانی اخه واسم یه ثانیه هم وقت آزاد نذاشتی عزیزم صبح ها که ساعت شش بیدار میشی وبا جشمای نازت دنیا رو برانداز میکنی بعدش هم تا سه وچهار بعد از ظهر یه کم خواب وزیاد بیداری مامانی هم که یا داره بهت شیر میده یا لباساتو میشوره ...
نویسنده :
مامانی زهرا
22:51
عیدی آترین
سلام امروز عیده و من اومدم که براتون کلی عکس عیدی بذارم ...
نویسنده :
مامانی زهرا
22:08
یه عالمه عکس جدید
آمدیم خانه
امروز بعد ده روز امدیم خانه خودمان ومن کلی گریه کردم حس غریبی بود انگار برای اولین باری بود که اینجا بودم خودم تغییر وتحول را حس کردم به باباییت گفتم دیدی دو تا رفتیم وسه تا برگشتیم باباییت هم میخندیدوباز هم خدا رو شکر کردیم که همه چیز به خیر وخوشی سپری شد والان توگل نازم کنار مایی ...
نویسنده :
مامانی زهرا
22:56