♡♡آترین ترانه زیبای زندگی ما♡♡

سلام خانم گل     امروز میخام واست از حکایت شمال رفتنمون بنویسم راستش رو بخای مامانی خیلی دلش مسافرت با ماشین میخاست واز مامان اصرار و از بابا که تنهایی نمیشه خلاصه با کلی اصرار باباجون رو راضی کردم و ما 31 مرداد حرکت کریم ویه شب خانه دایی ماندیم وفرداش یه سره کرج... جاده چالوس...و بالاخره ساعت یازده شب رامسر       خلاصه با جیغ و فریاد وارد شمال شدیم چه کیفی داشت نفس خودت که هاج و واج حرکات ما رو تماشا میکردی وکیف میکردی                  &...

سلام دلبندم مامانی اومده تا بازم واسه نفسم مطلب بذارم دوستت دارم عشقم امیدم نازم دلبندم روز به روز بزرگ تر میشی وما فقط خدا رو شاکریم که زندگیمان را زیبا کرده کلی کارا میکنی همه رو ات میکنی بعد کور میکنی  بعد ناس میکنی بعدش هم  بوس میکنی کلمات وبعضی جمله ها رو میگی وکلی شیرین زبونی  میکنی عاشقتم مامانییییی من چندتا از عکساتم میذارم واست الان خسته ام  بعدا کامل ا  همه رو واست   تعریف میکنم  نازنینم         (عکسها مربوط به تیرماه نود ودو در تهران هتل فردوسی هستش)    &...

سلام وروجک مامانی دختر نازم الان یک سال ونیمه شدی الهی قربونت برم کلی وقته اینترنتم قطع شده ومنم نتونستم واست مطلب بذارم کلی از عکساتم نتونستم  واست لود کنم کلی ازت معذرت میخام  الانم تو اداره این مطالب رو واست مینویسم مامانی تا الان کلی واسه خودت خانم شدی تمام اعضای بدنت رو میشناسی کلی کلمه میگی واکسن شش ماهگیتو هم که به سلامتی زدی وکلی درد داشتی مامانی هم به خاطر شما مرخصی گرفت عزیزم بزودی کلی واست عکس میذارم دوستت دارم نفسم